کتاب صوتی و کوهستان به طنین آمد» اثر پرفروش رماننویس و پزشک افغانی - آمریکاییتبار خالد حسینی» است. این کتاب در 21 می سال 2013 منتشر شد و به مدت 33 هفته در لیست پرفروشهای نیویورکتایمز قرار گرفت. تنها پس از گذشت پنج ماه از انتشار این کتاب، سه میلیون نسخه از آن به فروش رفت. وندی اسمیت» منتقد لس آنجلس تایمز و کوهستان به طنین آمد را به شدت غمانگیز، اما سرشار از عشق» توصیف کرده است. همچنین فران هاثورن» منتقد نشنال (رومهی خصوصی انگلیسیزبان) نیز این کتاب را با عبارات داستانسرایی استادانه» و وصفی فراموشنشدنی از افغانستان ویران شده» وصف کرد.
داستان این رمان در سه دوره از تاریخ معاصر افغانستان میگذرد؛ دوران قبل از درگیری و اشغال افغانستان، درهی جنگ و دوران پس از جنگ و حضور آمریکا در افغانستان.
شروع این رمان با پیوند بینظیر و تاثیرگذار دو خواهر و برادر آغاز میشود؛ عبدالله و پری. در ادامه سرنوشت این دو را از یکدیگر جدا میکند؛ پدر آنها که مردی کشاورز بود، تصمیم میگیرد پری سه ساله را به خانوادهای ثروتمند بفروشد. با شنیدن این ماجرا عبدالله با ناراحتی تصمیم میگیرد افغانستان را به مقصد پاکستان ترک کند. پری نیز دوران جوانی خود را به همراه پدرخوانده و مادرخواندهاش در فرانسه میگذراند و طی اتفاقات دیگر متوجه میشود که در سالهای کودکی کسی که اسباب فروش او به آن خانواده را فراهم کرده، داییاش بوده است. در طول این مدت زندگی هرکدام از آنها با آدمهای دیگر پیوند میخورد؛ نیلا وحدتی، پروانه (نامادری پری)، نبی، عمره آدمویچ، ادریس، مار وارواریس و عادل از دیگر کاراکترهای مهم داستان هستند که هریک نقشی ظریف و داستانی جذاب و شنیدنی دارند.
این کتاب شامل نه فصل است و هریک از آن از زاویهی دید شخصیتهای مختلف و به صورت دانای کل بیان میشود. داستان این رمان مربوط به یک خانوادهی چندنسلی و افرادی است که قصهشان مربوط به افغانستان و اتفاقات دربرگیرندهی آن است. و کوهستان به طنین آمد شامل موضوعاتی چون زخم، خیانت، افتخار و قربانی شدن است.
خالد حسینی در چهارم مارس سال 1965 در کابل متولد شد. او هشت سال از دوران کودکی خود را در محلهی وزیر اکبر خان» در کابل سپری کرد. خانوادهی او اهل هرات بودند؛ مادرش شغل دبیری داشت و در دبیرستان فارسی و تاریخ تدریس میکرد. پدر او ناصر» نیز از یون بود. آنها در سال 1970 به ایران سفر کردند و ناصر حسینی برای سفارت افغانستان در ایران کار میکرد. در سال 1973 خانوادهی حسینی به کابل برگشتند. سال 1976 زمانی که خالد تنها یازده سال داشت، پدر او به عنوان دیپلمات برای وزارت خارجهی افغانستان کار میکرد و همین موضوع باعث شد که آنها به پاریس بروند. آنها به دلیل انقلاب ثور در سال 1978 که در آن حزب دموکراتیک خلق افغانستان (PDPA) قدرت را به دست گرفته بود، قادر به بازگشت به افغانستان نبودند. در سال 1980، کمی بعد از آغاز جنگ شوروی و افغانی، آنها به پناهندگی ی در ایالات متحده رسیدند و کارهای اقامت خود را در سن خوزه، کالیفرنیا به سرانجام رساندند.
حسینی پس از 15 سالگی، هنگامی که برای اولین بار وارد ایالات متحده شد، انگلیسی صحبت نمیکرد. او همچنان این تجربه را شوک فرهنگی» توصیف میکند. علیرغم فاصلهای که آنها از آشفتگیهای کشور داشتند، اما از شرایط و موقعیت دوستان و خویشاوندان خود در کابل مطلع بودند. حسینی در اینباره اینطور توضیح میدهد: خانوادهی ما دوستان زیادی در کابل داشت، کودتای کمونیستی همانند کودتایی که در سال 73 اتفاق افتاد، واقعا خشونتآمیز بود. بسیاری از مردم اعدام و بسیار دیگر زندانی شدند. تقریبا هرکسی که وابسته به رژیم قبلی و یا از خانوادهی سلطنتی بود، مورد آزار و اذیت، زندانی کردن، کشته و یا ناپدید شدن قرار گرفت. زنعموی من یک خواننده و آهنگساز بسیار مشهور در کابل بود که کاملا درمورد عدم تمایلش به کمونیستها سخن گفته بود. او همان موقع ناپدید شد و ما تا به امروز نمیدانیم که چه اتفاقی برای او افتاده است. به هیمن ترتیب، هر لحظه اخبار بد از اعدامهای جمعی و داستانهای ترسناک به گوش ما میرسید.»
خالد حسینی در سال 1984 از دبیرستانی در سن خوزه فارغالتحصیل شد و در دانشگاه سانتا کلارا تحصیل کرد. در سال 1988 مدرک لیسانس خود را در زمینهی زیستشناسی دریافت کرد. سال بعد وارد دانشکدهی پزشکی سان دیگو دانشگاه کالیفرنیا شد و مدرک دکترای خود را در سال 1993 به دست آورد و به عنوان پزشک در همانجا مشغول به کار شد. او تا سال 2001 یعنی تا سن 36 سالگی به افغانستان بازنگشته بود. بنابراین در مورد تجربهاش از این سفر در مصاحبههایش اینطور ابراز کرد که به خوبی توانسته است احساس کسانی را که تمام این سالها در افغانستان باقی ماندند و جنگهای شوروی و جنگهای بعدی را تجربه کردهاند، درک کند.
حسینی در سال 2006 از سوی آژانس پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) به عنوان سفیر حسن نیت این سازمان در افغانستان شناخته شد و در سفری که به افغانستان داشت، بنیاد خالد حسینی» را در سال 2007 برای کمک به افغانها، تاسیس کرد. او هماکنون در شمال کالیفرنیا به همراه همسر و دو فرزندش زندگی میکند.
رمانهای خالد حسینی:
در سال 2003 خالد حسینی نخستین رمان خود را با نام بادبادکباز منتشر کرد. قهرمان این کتاب، فردی افغانی است و داستان آن در دوران حاکمیت طالبان رخ میدهد. این کتاب به مدت 101 هفته در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز قرار گرفت. در سال 2007 نیز فیلمی براساس این کتاب و با عنوان کاغذپرانباز» ساخته شد که نوانست نامزد جایزهی اسکار شود. مارک فورستر» کارگزدان و فیلمنامهنویس سوئیسی - آلمانی، کارگردان این اثر میباشد. پس از موفقیت این کتاب، خالد حسینی از پزشکی فاصله گرفت تا بتواند به طور تماموقت به نویسندگی بپردازد.
دومین رمان او هزار خورشید تابان نام دارد که در سال 2007 منتشر شد و تاکنون با عناوین مختلفی در ایران ترجمه شده است. این کتاب برای سه هفته در صدر پرفروشترین رمانهای آمریکای شمالی قرار گرفت. موضوع این کتاب مربوط به دو زن افغان به نامهای مریم و لیلا میباشد. رمان سوم او نیز، کتاب صوتی پیش روی شما و کوهستان به طنین آمد» نام دارد که در 21 می سال 2013 و به فاصلهی شش سال از رمان قبلی او، توسط انتشارات ریورهد بوکس منتشر شد.
برای دانلود کتاب صوتی رایگان و کوهستان به طنین آمد اینجا کلیک کنید
کتاب هنر جنگ»، نوشتهی سون تزو»، فیلسوف، نویسنده، ژنرال و استراتژیست نظامی چین باستان است. نخستین زمان انتشار این کتاب به قرن ششم پیش از میلاد در چین بازمیگردد. کتاب هنر جنگ در سال 1722 میلادی به زبان فرانسه ترجمه و در اروپا نیز شناخته شد. کتابی باستانی است، در قرن اخیر نیز از استراتژیهای آن استفاده شده است.
موضوع این کتاب انواع استراتژیهای جنگی و بخشهای مختلف نبرد است. با وجود اینکه هنر جنگ
کتاب هنر جنگ تقریبا 1500 سال به عنوان مرجع اصلی در فنون نبرد به کار گرفته شده و در تدابیر جنگی آسیای شرقی بسیار موثر بوده است. علاوه بر آن، این کتاب تاثیر بهسزایی بر روی طرز تفکر نظامی، تاکتیکهای اقتصادی و استراتژیهای قانونی جوامع شرقی و غربی داشته است.
این کتاب برای دومین بار در سال 1782 میلادی به زبان فرانسه منتشر شده و سپس برای اولین بار در سال 1910 میلادی به طور کامل به زبان انگلیسی بازگردانی شد. تعداد زیادی از ارتشیها و رهبران ی مانند کمونیست انقلابی چینی، مائو تسهتونگ و ژنرال نورمن شووارتزکف آمریکایی، از این کتاب الگو گرفتهاند.
کتاب هنر جنگ در زمینههای غیرنظامی نیز مفید است؛ کتابهای زیادی در زمینهی کسب و کار نیز از آن استخراج شده است. بیشتر کتاب هنر جنگ دربارهی این است که چگونه در جنگ برنده شویم؛ درحالیکه درواقع پیکار ننمودهایم. بسیاری از کمپانیهای ژاپنی مطالعهی این کتاب را برای مدیران خود اامی دانسته و جمع کثیری از کارآفرینان و مدیران شرکتها برای ایده و راهنمایی گرفتن به آن رجوع میکنند.
استراتژیهای کتاب هنر جنگ در کتابهای حقوقی نیز به کار گرفته شده و بر اساس آنها مقالات حقوقی نوشته شده است.
این کتاب در زمینهی ورزش نیز بهکار برده شده است؛ بیل بلیچیک، مربی لیگ فوتبال بینالمللی، و دو عضو اتحادیهی فوتبال در برزیل، لوییز اسکولاری و کارلوس پرییرا، کتاب هنر جنگ را مطالعه کرده و از دیدگاههای آن در آمادگی برای مسابقات بهره گرفتهاند. اسکولاری که این کتاب را در اردوی ورزشی در سال 2002 مطالعه کرده بود، موفق به کسب جام جهانی شد.
در قسمتهایی از کتاب صوتی هنر جنگ میشنویم:
من کاری میکنم که دشمن نقاط قوت من را نقاط ضعف تلقی کند، و نقاط ضعف مرا نقاط قوت بگیرد و در عین حال، نقاط قوت وی را به نقطهی ضعف بدل میکنم و به کشف نقاط ضعف وی میپردازم. رد پای خود را بدانگونه پنهان میکنم که قابل کشف نباشد؛ و سکوت پیشه میکنم تا هیچکس نتواند صدایم را بشنود. آدمیزادهی عصبیمزاج ممکن است از جا در رود و شدیدا خشمگین گردد و کارش به مرگ بیانجامد. کسی که به آسانی از جا درمیرود، زودخشم و لجوج است و سریعا دست به عمل میزند و به مشکلات توجه نمیکند. وانگهسی گفت: آنچه در یک فرمانده اساسی است، استمرار است».
میئییائوشن گفت: کسی که به دفاع از شهرت خود دلبسته است به هیچ چیز دیگری توجه نمیکند.»
فرمانده اگر دلرحم باشد، میتوان او را آزار داد. تومو گفت: کسی که احساسات انساندوستی و رحم دارد و فقط از فقدان آدمیزاده میهراسد، نمیتواند از یک امتیاز موقت به خاطر نفع دراز مدت صرفنظر کند و قادر نیست آن امتیاز موقت را برای بهدست آوردن این یک، کنار بگذارد.
هنگامی که فرمانده از لحاظ روحیه ضعیف باشد و دستورات و رهنمودهایش روشن نباشند و برای هدایت افسران و افراد، قواعد دقیقی موجود نباشد و نظام صورتبندیها فاقد هماهنگی و ثبات باشند، لشکر سرگردان میشود.»
کتاب هنر جنگ در 13 فصل نوشته شده است که هر کدام از آنها به یک جنبهی جداگانهی رزم و چگونگی اعمال استراتژی و تاکتیکهای نظامی اختصاص دارد. توصیهها و راهبردهایی که در این کتاب عنوان شده، قدیمی نمیشوند و میتوان آنها را به زندگی عصر حاضر، در تمام عرصههایی که در آنها رقابت و به نوعی جنگ» وجود دارد، مانند بازار کار، تعمیم داد.
با وجود اینکه این کتاب در دورهی قبل از میلاد مسیح نگاشته شده، نویسنده در آن جنگ را اهریمنی توصیف میکند که باید از آن دوری جست. باید دشمن را با کمترین تخریب و تلفات ممکن فتح کرد، و اصلا در بعضی شرایط وارد جنگ نشد.
سون وو (ملقب به سون تزو، تزو: استاد)، متولد سال 544 قبل از میلاد مسیح است. قدیمیترین منابع در دسترس، بر سر مکان تولد او اختلاف دارند: برخی عقیده دارند او در ایالت کی(Qi)» و برخی دیگر معتقدند در ایالت وو(Wu)» از چین باستان متولد شده است؛ اما همگی در این باره که او یک ژنرال و استراتژیست بوده و در اواخر قرن 6 پیش از میلاد مسیح به شاه هلوو خدمت میکرده، توافق دارند.
پیروزیهای سون تزو او را به این فکر انداخت که کتاب هنر جنگ را بنویسد. این کتاب به عنوان مهمترین اثر استراتژی نظامی در چین باستان شناخته شد.
یکی از معروفترین داستانها دربارهی سون تزو دربارهی خلق و خوی او است. این داستان به شرح زیر است:
قبل از اینکه سون تزو توسط ارتش شاه هلوو به عنوان فرمانده به خدمت گرفته شود، این پادشاه برای ارزیابی مهارتهای او، به وی دستور داد تا حرمسرایی از 180 خواجه را به سربازخانهای با 180 سرباز تبدیل کند. سون تزو افراد درون حرمسرا را به دو دسته تقسیم کرد و دو نفر از خواجهها را که بیشتر مورد علاقهی پادشاه بودند، به سمت فرماندهی این دو دسته گماشت.
وقتی او به خواجهها دستور راستگرد داد، آنها خندیدند. او به آنان تذکر داد و دوباره دستور را تکرار کرد؛ و خواجهها دوباره خندیدند.
سون تزو سپس دستور داد که آن دو خواجهی محبوب شاه را اعدام کنند. شاه اعتراض کرد. سون تزو توضیح داد که اگر سربازهای یک فرمانده دستور را بفهمند ولی اطاعت نکنند، تقصیر از فرمانده است. سون تزو گفت که وقتی او برای تبدیل خواجهها به سرباز منصوب شده، علیرغم اعتراض شاه باید وظیفهاش را انجام دهد. پس از اعدام آن دو خواجه، دو نفر دیگر به جای آنها انتخاب شده و سپس، هر دو گروه، آگاه از نتیجهی سرپیچی، دستورات را بدون کم و کاست اجرا کردند».
سون تزو، فرمانده و ژنرال برجستهی چینی، در سال 496 پیش از میلاد مسیح درگذشت.
برای دانلود رایگان کتاب صوتی هنر رزم کلیک کنید
کتاب صوتی مادر کتاب از سال 1902 ذهن نویسنده را درگیر خود کرده بود، اما او پس از گذشت چهار سال یعنی در سال 1906 آن را بر روی کاغذ آورد، درست زمانی که نهضت کارگری بر پایهی تفکرات لنین تازه جان گرفته بود. کتاب پیش رو را میتوان یکی از مهمترین و تاثیرگذارنرین اثر گورکی در حوزهی ادبیات مارکسیستی دانست. برتولت برشت» نمایشنامهنویس و کارگردان مشهور آلمانی، نمایش مادر» را با اقتباس از کتاب حاضر، در سال 1932 بر روی صحنه برد.
این کتاب تا پیش از انقلاب، مانند بسیاری از کتابهای پویا و سازندهی دیگر ممنوع بود و این خود بهترین انگیزه برای دستبهدست شدن، رونویس شدن در خلوت خانهها، در تشکیلات حزبی و در تشکلهای دانشجویی و دیده شدن بود.
داستان این کتاب حول محور زندگی مادری به نام نیلوونا» میچرخد. او زندگی سخت و تاسفباری دارد، اما همچنان با امید و توانمندی بالا سعی در بهبود شرایط زندگی خود و فرزندش دارد. او همسری بداخلاق و بدمست دارد؛ مردی که کارگر است، دشنام میگوید و همسرش را کتک میزند. پس از تحمل سالها سختی برای نیلوونا، همسرش میمیرد و با گذشت زمان، نیلوونا متوجه میشود که تنها پسرش یعنی پاول» رفتارهایی شبیه به پدرش را از خود بروز میدهد؛ مست میکند و گاهی بر سر مادرش فریاد میکشد. نیلوونا با مهر مادری و مهربانیِ ناتمام خود، پسرش را متوجه رفتار ناخوشایندش میکند و پسر به دلیل عطوفتی که مادر همواره نسبت به او دارد، دست از شرب خمر برمیدارد و پس از چندی به حزب سوسیالیسم میپیوندد. با گذشت زمان، پاول جلسات گروهی خود را داخل خانه برگزار میکند و مادرش همواره از او و دوستانش حمایت میکند و برای تکتک اعضا مادری دلسوز میشود. پس از مدتی پاول در یک درگیری ی، به جرم ایجاد اغتشاش بازداشت و زندانی میشود. درست در همین زمان گرفتاری، مادر تلاشهای بیوقفهی خود را برای آزادی پسرش آغاز میکند. او سختیهای بسیاری را برای آزادیخواهی و آرمانهای پاول و دوستانش متحمل میشود.
نیلوونا زنی است که خواندن و نوشتن نمیداند، اما با این وجود قدرت و ارادهای شگرف دارد که از او مبارزی بیمثال و فداکار میسازد. شاید بتوان گفت مادر» در این کتاب، نماد وطن، عشق، حقیقت، مهر و آزادی است که هرگز دچار شعارزدگی نمیشود و با جان و دل از شیرهی جان خود و جوانان دیگر دفاع میکند.
این کتاب زمانی نوشته شد که جهان چشم به مبارزات زحمتکشان روس داشت. رمان مادر نمادی از ادبیات ی و مقاومت، همواره در جهان مطرح است و تا زمانی که مبارزه علیه ظلم و بیدادگری در جریان است، دستبهدست خواهد شد. شاید بتوان گفت بدون این رمان، تاریخ ادبیات شوروی و همچنین بخشی از تاریخ جهان، هرگز بازگو نمیشد.
ممکن است عدهای عنوان کنند با بودن قلههای درخشانی در ادبیات روسیه و جهان همچون داستایوفسکی، چخوف، تولستوی، پوشکین و دیگران، رمان مادر رمانی سطحی، غیر ادبی و از جهت سنجش نقد ادبی معمول، رمانی کمارزش و یا حتی در حد یک اعلامیهی ی باشد، اما علارغم این نکات، این کتاب به عنوان یک اثر درخشان، نشانهی تبلور احساسات و برداشتهای گورکی تحت تاثیر جنبش کارگران و دهقانان روسی در برابر ستمگریهای نظام تزاری است.
میتوان این رمان را طوری که روزگاری مرسوم بوده است، سنگ بنای نوعی جدید از ادبیات، ادبیات کارگری» تلقی کرد که با بینش تازه و فرمی نو کوشید مرزهای تاثیر ادبیات را گشترش داده و با نفوذ در میان مردمان، رسالت ادبیات را تحقق بخشد. مادر تلاشی بود در عرصهی ادبیات کارگری و مردمی. ادبیاتی که بنا به تعریف، قرار بود مرزهای لایهی نازک روشنفکری را درنوردد و با حفظ ارزشهای ساختاری، هنری، زیباشناختی و تکنیکی، در میان مردم راه یابد و نفوذ و تاثیری کارساز به دست آورد. ادبیاتی که با طرح مسائل مردم، بتواند زیباییشناسی و حساسیتها و معیارهای ارزشی و هنری آنها را ارتقا دهد و اندیشهی آنان را برکشد. کارستانی چنان دشوار که تنها قامت مادر گورکی برازندهی آن بود.
ماکسیم گورکی با نام اصلی آلکسیس ماکسیموویچ پشکاو» در 28 مارس 1868 در نیژنی نووگورود» به دنیا آمد. (این شهر از سال 1932 به دلیل ارج نهادن به مقام گورکی، به نام او شهرت یافت و تا زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در 31 دسامبر 1991، با همین نام خوانده شد). او نویسنده و نمایشنامهنویس بزرگ روسی است که آثار ادبی متعدد و تاثیرگذاری را در کارنامهی حرفهای خود دارد. او که یکی از بنیانگذاران سبک ادبی واقعگرایی سوسیالیستی» است، در طول عمر خود توانست برای پنج مرتبه نامزد جایزهی نوبل ادبیات شود.
گورکی در آغاز جوانی، توانست به عنوان رومهنگار در رومههای ایالتی مشغول به کار شود. پس از آن او برای مدتی در تفلیس برای رومهی قفقاز و با نام مستعار گورکی» به فعالیتش ادامه داد. این نام برای همیشه روی او باقی ماند و مردم بعدها او را با همین نام شناختند.
او اولین کتاب خود را در سال 1898 منتشر کرد که با موفقیت بسیاری مواجه شد. یک سال پس از آن او با جنبش نوپای سوسیال دموکرات» مارکسیستی همکاری کرد و توانست تبدیل به یک چهرهی سرشناس در میان قشر روشنفکر شود. همچنین کورگی در سال 1902 به عنوان عضو افتخاری فرهنگستان ادبیات روسیه انتخاب شد، اما این انتخاب، با مخالفت نیکولای دوم روسیه مواجه شد. در پی این مخالفت چخوف و کرولنکو نیز از عضویت فرهنگستان استعفا دادند و از آن خارج شدند.
او بین سالهای 1921 تا 1928 توانست خالق چندین رمان موفق شود، درست زمانی که بر اثر فعالیتهای ی پیش از آن، به ایتالیا تبعید شده بود. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید یکی از خیاباهای مرکزی مسکو و همچنین بزرگترین هواپیمای بال ثابت جهان در اواسط دههی 1930 با نام توپولف ant-20 به افتخار وی، ماکسیم گورکی نامگذاری شد.
او سرانجام پس از گذراندن دورههای مختلف زندگی شخصی و کاری، در 18 ژوئن 1936 بر اثر بیماری ذاتالریه درگذشت.
برخی از آثار ماکسیم گورکی:
فوما گوردیف- 1899
سه رفیق- 1900
در اعماق- 1902
یک اعتراف- 1908
زندگی ماتوی کوژمیاکین- 1910
تجارب آرتامانوف- 1927
ییلاقنشینان- 1904
دشمنان- 1906
واسا ژنووا- 1910
دوران کودکی- 1914
بابا آرخیپ و لنکا- 1893
بچههایی که یخ نزدند- 1894
خان و پسرش- 1895
کانوالوف- 1896
بیستوشش مرد و یک دختر- 1899
اندوه بیپایان- 1913
زندانیان- 1923
نخستین عشق من- 1923
و.
برای دانلود رایگان کتاب صوتی مادر کلیک کنید
کتاب یک جاسوس در میان دوستان؛ کیم فیلبی و خیانت بزرگ» نوشته بن مک اینتایر» از پرفروشترینهای کتابهای نیویورکتایمز با موضوع جاسوسی است. این کتاب روایتگر یکی از رویدادهای و اسرار قرن بیستم، یعنی بازگویی سرنوشت و پرونده یکی از جاسوسان صاحبنام سازمان امآی6. به نام کیم فیلبی است که بهخوبی شرایط ی و تاریخی انگلستان در زمان جنگ جهانی دوم و پس از آن را نیز شرح میدهد.
تاریخ نشان داده است که در تمامی دورهها فقط از فیلمهای جاسوسی استقبال نمیشود. بسیاری از افراد نیز پیگیر کتابهایی با موضوع جاسوسی هستند و مثل تماشاگران فیلم، صفحات کتاب را با اشتیاق دنبال میکنند. به خاطر همین، بسیاری از کتابهای جاسوسی نیز در ردیف پرفروشترینها قرار میگیرند. وقتی کتاب یک جاسوس در میان دوستان؛ کیم فیلبی و خیانت بزرگ» در فهرست پرفروشترینهای نیویورکتایمز قرار گرفت، نشاندهنده این بود که افراد کتابخوان هنوز پیگیر کتابهایی با چنین موضوعی هستند. علاوه بر این، کتاب یک جاسوس در میان دوستان، کتاب محبوب دیوید کامرون، نخستوزیر بریتانیا برای مطالعه در تعطیلات بوده است.
کتاب یک جاسوس در میان دوستان ، نوشته بن مکاینتایر، داستان یکی از جاسوسان کارکشته و صاحبنام سازمان امآی6 بریتانیا یعنی کیم فیلبی است که کمکم رازِ هویت او برملا میشود. در اصل، این کتاب علاوه بر اینکه بازگویی و روایت داستانگونه یکی از اسرار قرن گذشته است، شبیه آینهای تمامنما، نشاندهنده فضای ی و اجتماعی انگلستان و اروپا در طول جنگ جهانی دوم و پس از آن است. ازآنجاکه بن مک اینتاینر دستی نیز در تاریخنگاری و رومهنگاری دارد، رمان او تلفیقی هنرمندان از اطلاعات تاریخی، اسناد و شواهد در کنار تخیل و داستانپردازی نویسنده است.
کیم فیلبی و نیکلاس الیوت، دو شخصت اصلی داستان، جاسوسی حرفهای را در خلال جنگ جهانی دوم آموختند. پس از پایان جنگ، آنها در کنار هم همه مراحل پیشرفته دورههای جاسوسی سازمان اطلاعات بریتانیا را گذراندند. بعد از مدتی این دو دوست در مقابل یکدیگر قرار میگیرند و دوشمن یکدیگر قلمداد میشود. در تمام این مدت نقطه اوج داستان که خواننده را تا دانستن پایان آن مشتاق نگه میدارد، رازی است که فیلبی مدتها با خودش دارد و هرگز آن را برملا نکرده است.
نویسنده این کتاب را براساس واقعیت و اسناد معتبر نوشته است اما از تخیل و قدرت نویسندگی خود نیز بهره گرفته است. بنابراین ما در این کتاب با تاریخ مواجه نیستیم؛ بلکه با رمانی خواندنی روبهروییم که علاوه بر بازگویی راز کیم فیلبی در سازمان جاسوسی، ما با روایتی داستانگونه از تاریخ اروپا نیز همراه میشویم.
البته باید این نکته را هم گفت که اسناد امآی6 همچنان محرمانه بوده و فاش نشده است. بنابراین نویسنده برای نوشتن این کتاب از منابع دستدوم استفاده کرده است. بنابراین تا زمانی که پرونده رسمی آن منتشر و افشا نشده باشد، درباره آن بحثهای زیادی وجود خواهد داشت.
الیوت و فیلبی از هم جدا نشدنی بودند، چه به لحاظ حرفهای و چه اجتماعی. فیلبی ناگهان به روند جمعآوری اطلاعات، که تا آن زمان برایش حالت تفریحگونه و حتی بیعلاقه داشت، شتاب داد. الیوت او را به کار میگماشت، برایش هدف تعیین میکرد، او را به سفر میفرستاد و از او گزارشهایی را میخواست که در قالب مکالمات جمعآوری میشد. در طول چهار سال اول در بیروت، فیلبی فقط دو بار از لبنان خارج شد، یک بار به مقصد سوریه و بار دوم برای ملاقات پدرش در عربستان سعودی. به درخواست الیوت، او اکنون در تمام خاورمیانه میچرخید؛ مانند عراق، اردن، مصر، کویت و یمن، در ظاهر به عنوان ماموریت رومهنگاری. این خبرنگار سست و رخوتآلود اکنون تبدیل به گردباد خبری شده بود. اما اگر کسی دقت میکرد، احتمالا درمییافت که این خروجی باز هم پایینتر از توان تلاش او بود؛ او بیش از آنکه بنویسد، از مکانها و افراد دیدن میکرد، دست کم درملأعام. در نه ماه اول سال 1960، او فقط شش مطلب برای آبزرور نوشت. یکی از سردبیران اومیست طی دیداری با فیلبی اشاره کرد که بهندرت برای مجله مینویسد، و تصادفا پرسید که آیا برایش کار با دو کارفرما» دشوار است. فیلبی لحظهای شوکه شد و سکوت کرد، اما بعد دریافت که منظور سردبیر کارفرماهای دو رومه است، نه کار جاسوسی او.
برای دانولد رایگان کتاب صوتی یک جاسوس در میان دوستان کلیک کنید
رستگاری در شاوشنک دربارهی مرد بیگناهی است که به سالها زندان محکوم شده است. او برای حقیقت میجنگد و حتی لحظهای امیدش را برای آزادی از دست نمیدهدو از تمام بدیهایی که در حقش شده انتقام خواهد گرفت اما نه با آن معنی که ما از انتقام میشناسیم. او روش خودش را دارد. در قسمتی از کتاب میخوانیم:
زندان جهان افسانههاست یا نه؟ هرکسی زندان خاص خود را دارد: شغل بد، بیماری لاعلاج و. اما انسانها باید تونل آزادی خود را حفر کنند.»
بیشتر داستان در زندان اتفاق میافتد و شرایط و اتفاقات زندان به خوبی توصیف شدهاند. کتاب صوتی رستگاری در شاوشنک از آن دسته کتابهاست که خیلی زود آن را تمام خواهید کرد.
کتاب صوتی رستگاری در شاوشنک (رهایی از شاوشنک) با نام کامل ریتاهی وُرث، رستگاری در شاوشنک» یکی دیگر از شاهکارهای استفن کینگ» (استیون کینگ)، نویسندهی پرکار در ژانر وحشت، جنایی و معمایی است. فیلمی با همین نام (رستگاری در شاوشنگ) از این کتاب اقتباس شده که به عنوان یکی از بهترین و محبوبترین فیلمهای تاریخ سینما شناخته میشود و در سایت معتبر IMDB ، (در زمان نگارش این مطلب) رتبهی یک در بین ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما را دارد.
اگر بهدنبال یک کتاب پرمحتوا و در عین حال جذاب و شنیدنی هستید، کتاب صوتی رستگاری در شاوشنک را از دست ندهید. این کتاب با دیالوگهای فوقالعاده و داستانی جذاب، شما را با خود همراه خواهد کرد. توجه مطلوب به شخصیت پردازی، به شما کمک میکند تا به راحتی بتوانید خود را جای تکتک شخصیتها بگذارید و دنیا (زندان) را از دید آنهای ببینید. از این کتاب یک شاهکار سینمایی با همین نام هم اقتباس شده. اگر فیلم رستگاری از شاوشنک را هم دیدید، شنیدن داستان کامل این کتاب صوتی هم خالی از لطف نخواهد بود.
برای دانلود رایگان کتاب صوتی رستگاری در شاوشنگ کلیک کنید
کتاب صوتی صدسال تنهایی» یکی از مشهورترین و برجستهترین رمانهای جهان اثر گابریل گارسیا مارکز» است. نسخه اصلی این کتاب به زبان اسپانیایی هست که تاکنون به بیش از ۳۰ زبان در دنیا ترجمهشده و جایزه ادبی نوبل را از آن خود کرده است.
ماجرای کتاب در دهکدهای به نام آدو در آمریکای جنوبی قرار دارد اتفاق میافتد. زندگی و داستان ۶ نسل از یک خانواده که زندگی حقیقی و درعینحال عجیب و غریب آنها باعث ناب شدن کتاب شده است. سبک این داستان رئالیسم جادویی است سبکی که در آن افراد به ظاهر حقیقی هستند اما ماجراهایی که در طی داستان پیش روی آنها قرار میگیرد با دنیای حقیقی فاصله دارد. کتاب پر از شرح فرهنگ و درگیریهای انسانها در قاره آمریکای جنوبی و همچنین سرشار از تصاویر خیالی و جادویی میباشد. بسیاری بر این باورند که رئالیسم جادویی با این کتاب آغاز میشود.
مارکز خود را بیش از یک سال در خانهاش حبس کرد و تمام مدت در غار تنهاییاش مشغول نوشتن صدسال تنهایی بود کتابی که پس از انتشار تاکنون یکی از کتابهای پرفروش تاریخ بوده است و جایزه نوبل را برای نویسندهاش به ارمغان آورد.
این داستان که از دید سوم شخص یا دانای کل روایت میشود از اجداد آقای بوئندیا که اولین کسانی بودند که در دهکدهی آدو ساکن شدند سخن به میان میآورد و درباره نسل آنها توضیح میدهد تا شخص آقای بوئندیا که نسل ششم خانواده میباشد. او سرهنگی در شرف اعدام است و به خاطرات گذشته و اجدادش فکر میکند و به زمانی میاندیشد که حتی بسیاری از اشیا اسمی برای شناخته شدن نداشتند.
کولیهای اولیه ساکن این روستا کارهایی جادویی و خرق عادت انجام میدادند و این جادوهای آنها در خلال کتاب و در جایجای آن بیان میشود. در کنار آن از حقایق زندگی گفته شدهاست. این کتاب جذاب و پیچیده میتواند بهخوبی مخاطب را با خود درگیر و همراه کند زیرا تا آخر کتاب پیچیدگی و مرموز بودن خود را حفظ میکند. در این داستان اسامی نوهها از روی نام اجدادشان برگزیده میشود.
تنهایی مبحثی است که تمام افراد این داستان بهطور عمیق و دردناکی آن را احساس میکنند. شیوه سیلان ذهن در این کتاب مدام مخاطب را در میان زندگی نسلهای این خانواده به گذشته و آینده میکشاند. از ماجراهای عجیبی که در این کتاب رخ میدهد میتوان به عروج به آسمان یکی از آنها و یا کشته شدن هر ۱۷ پسر سرهنگ آئورلیانو اشاره داشت. همینطور مرگهای جادویی و عجیب آنها که با معیارهایی که ما از حقیقت میشناسیم جور درنمیآیند. تولد فرزند دمدار، فرود آمدن گل از آسمان و. همگی جزو عجایب داستان هستند.
مارکز غم و اندوه و زیبایی و مسائل مختلف مربوط به کشور کلمبیا را تغذیهای برای تخیلات خود برمیشمرد و با ادغام حقایق و عنصر خیال و جادو سعی در معرفی و شناساندن مردم آمریکای لاتین دارد. از شخصیتهای مهم این داستان میتوان به خوزه آکاردیو بوئندیا، خوزه آکاردیو، آئورلیانو بوئندیا، اورسولا، پیلار ترنرا، فرناندا دل کارپیو و. اشاره داشت.
آئورلیانو یازده صفحه دیگر را هم رد کرد تا وقتش را با وقایعی که با آنها آشنا بود تلف نکند و به پی بردن رمزگشایی لحظهای که در آن به سر میبرد مشغول شد و همچنان به آن رمزگشایی ادامه داد تا اینکه خودش را در هنگام رمزگشایی آخرین صفحه آن نوشته دید؛
انگار که خودش را در آیینهای ناطق ببیند. در این موقع همچنان ادامه داد تا از پیشبینی و یقین تاریخ و نوع مرگش آگاه شود؛ اما دیگر نیازی نبود که به خط آخرش برسد؛ زیرا فهمید که دیگر هرگز از آن اتاق بیرون نخواهد رفت؛
چون پیشبینی شده بود که شهر مادو درست در همان لحظهای که آئورلیانو بابیلونیا رمزگشایی نوشتهها را به پایان میرساند، با آن توفان نوح از روی کره زمین و از یاد نسل آدم محو میشود و هرچه در آن نوشته آمده، دیگر از ابتدا تا همیشه تکرار نخواهد شد؛
چون نسلهای محکوم به صدسال تنهایی بر روی زمین فرصت زندگی دوبارهای را نخواهند داشت».
وقتیکه نجار برای ساختن تابوت قدش را اندازه میگرفت از میان پنجره متوجه شدند که از آسمان گلهای کوچک زردرنگی فرومیبارد. باران گل تمام شب بهصورت طوفانی آرام بر سر شهر بارید. بام خانهها را پوشاند و جلوی درها را مسدود کرد.
جانورانی که در هوای آزاد میخوابیدند در گل غرق شدند. آنقدر از آسمان گل فروریخت که وقتی صبح شد تمام خیابانها مفروش از گل بود و مجبور شدند با پارو و شنکش گلها را عقب بزنند تا مراسم تشییعجنازه در خیابان برگزار شود».
خوزه آرکادیو، ناگهان لبهبرگردانهای کت او را چسبیده و از زمین بلند کرد و صورت او را در مقابل صورت خودش گرفت و گفت: این کار را برای این انجام دادم که ترجیح میدهم جسم زنده تو را با خودم به اینطرف و آنطرف بکشم، نه جسد مردهات را».
نگران نشد. گفت: ما ازاینجا نمیرویم. همینجا میمانیم، چون در اینجا صاحب فرزند شدهایم. خوزه آرکادیو بوئندیا گفت: اما هنوز مردهای در اینجا نداریم. وقتی کسی مردهای زیرخاک ندارد به آن خاک تعلق ندارد».
آئورلیانو اکنون نه تنها همهچیز را میفهمید، بلکه تجربیات برادرش را قدم به قدم برای خود مزمزه میکرد. یکبار که برادرش جزئیات عشقبازی را برای او شرح میداد، صحبتش را قطع کرد و پرسید: چه حسی به آدم دست میدهد؟ خوزه آرکادیو بلافاصله جواب داد: مثل زله است».
گابریل خوزه گارسیا مارکز رماننویس شهیر و فعال ی در سال ۱۹۲۷ در کلمبیا متولد شد. او به دلیل فعالیتهای یاش در جوانی ساکن مکزیک شد و آثار ادبی ارزشمندی را خلق کرد که معروفترین آنها صدسال تنهایی است. او به خاطر نگارش این کتاب موفق به دریافت جایزه ادبی نوبل شد و در سطح جهانی به شهرت زیادی دستیافت. برخی او را بنیانگذار سبک رئالیسم جادویی میدانند و نویسندگان زیادی با تاثیر پذیرفتن از او به خلق آثارشان دستزدهاند. مارکز در بین مردم آمریکای لاتین به گابو شهرت دارد. مارکز در آثارش از درد و رنج و حقیقت زندگی انسانهایی مینویسد که مورد جور و ستم حکومتهای دیکتاتوری قرارگرفتهاند. مارکز در سال ۲۰۱۴ در سن ۸۷ سالگی درگذشت. از آثار او میتوان به صدسال تنهایی، عشق سالهای وبا، گزارش یک آدمربایی، پاییز پدرسالار، ساعت شوم، ژنرال در هزارتوی خود و. را نام برد.
برای دانلود رایگان کتاب صوتی صد سال تنهایی کلیک کنید
کتاب پیرمرد و دریا» در سال 1951 توسط ارنست همینگوی» در کوبا به رشته تحریر درآمد. این کتاب ظرف مدت 1 سال به چاپ رسید و جزء مهمترین آثار ارنست در طول دوران زندگیاش به شمار میآید. کتاب صوتی پیرمرد و دریا توانست جایزه نوبل ادبیات را برای نویسنده خود به ارمغان آورد.
شما در این کتاب صوتی یک داستان مملو از اتفاقاتی به سبک رئال را خواهید شنید. روایتی از یک ماهیگیر کوبایی که برای صید ماهی بزرگتر به دریا سفر میکند و در هنگام سفر ماجراهای پیشبینینشدهای برای او اتفاق میافتد. برخی از نویسندگان ارنست همینگوی را شکسپیر دوم مینامند.
کتاب صوتی پیرمرد و دریا، داستانی کوتاه در مورد تصمیم پیرمردی بانام سانتیا گواست. او در طول 80 روز ماهیگیری هنوز موفق به صید هیچ ماهی نشده و ازنظر دیگر صیادان، یک ماهی گیر نفرینشده بشمار میرود. ویژگی جالبتوجه سانتیاگو این است که حرفهای دیگران برای او اهمیتی ندارد و امید دارد که بالاخره روزی میتواند به آرزوی خود یعنی صید بزرگترین ماهی برسد.
شخصیت دیگری که در کتاب صوتی پیرمرد و دریا خودنمایی میکند شاگرد سانتیاگو، مانولین است. مانولین برخلاف دیگران سانتیاگو را دوست دارد و هر شب برای ماهیگیر پیر، غذا میبرد و کلبه او را مرتب میکند.
صیاد خوب زیاد هست، بعضی هاشون هم بزرگن. ولی تو فقط خودتی».
هر روز روز تازهای است. بهتر آن است که بخت یاری کند، ولی تو کارت را میزان کن. آنوقت اگر بخت یاری کرد آمادهای. اکنون اندیشههایش را بارها به صدای بلند میگفت، چون کسی نبود که از شنیدنشان ناراحت شود».
اگر آدم چیز خوبی را بر زبان بیاورد آن چیز ممکن است روی ندهد».
فکر کرد کاش همه اینها یک خواب بود و هیچوقت این ماهی را نگرفته بودم و الان توی بستر بودم و داشتم رومه میخواندم. با خود گفت: ولی انسان برای شکست آفریده نشده».
بازندگی باید ساخت. چارهای جز این نیست.»
اگر گردباد باشد همیشه چند روز پیشتر نشانههای آن را در آسمان دریا میتوان دید. پیرمرد با خود گفت که در خشکی نمیبینند، چون نمیدانند چه چیز را باید دید».
آدم را برای شکست نساختهاند. آدم ممکنه از بین بره، ولی شکست نمیخوره».
حالا وقتش نیست که ببینی چه نداری. ببین با آنچه داری چکار میتوانی بکنی».
ارنست در سراسر کتاب سعی دارد در لفافه با مخاطب حرف بزند و جهانشمولی دیدگاه یک زندگی ایدهآل را از طریق افکار یک ماهیگیر نشان دهد. داستان کوتاه بوده است.
پرورش داستان بر پایه سبک رئال و شخصیت پردازی به هنگام، تنها، رمز و سبککاری ارنست همینگوی بوده است. شاید به همین دلیل هنوز هم با گذشت زمان میتوان این کتاب را به دیگران معرفی کرد.
مخاطبی که شنیدن کتاب صوتی پیرمرد و دریا را شروع میکند، جالب است در همین ابتدا بداندکه این کتاب جدا از سبک رئالی که نویسنده برای نوشتن آن در نظر گرفته است درواقع الهام گرفته از فردی با نام فوئنتس است.
فوئنتس شخصی بوده که از قایق شخصی ارنست همینگوی نگهداری میکرده و پس از گذشت سالها، دوستی در بین روابط آن دو ریشه دوانده. فوئنتس یک ماهیگیر کوبایی بوده که ازقضا فردی بیسواد است و تا پایان عمر خود هم نمیتواند کتابی که بر اساس شخصیت او شکلگرفته است را بخواند.
اما در مورد سبک نوشتاری ارنست، یک جمله معروف در بین نویسندگان رواج دارد آنهم این است که سبک ارنست، روایت شیوهای از زندگی است. البته تمامی مخاطبان کتاب پیرمرد و دریا هم به این امر متذکر شدهاند.
کتاب صوتی پیرمرد و دریا در زمره داستان کوتاه قرار میگیرد، چراکه فصلهای متعدد ندارد و تعداد واژگان بکار رفته در این کتاب تنها کمی بیش از یک
ارنست هیچگاه از عناصر اغراق، زیادهگویی، شبیهسازی و یا کلمات رمزی و سمبلیک در داستانهای خود استفاده ننموده، بلکه همواره سعی داشته با مخاطب خود بهگونهای واقعی ارتباط برقرار نماید و او را از طریقی دیگر مجاب به خواندن کتابهای خود کند.
هیچگاه در هیچ برنامه و یا رومهای بیاننشده است که منتقدان بر کتاب پیرمرد و دریا نقص یا خردهای بگیرند، بلکه هر چه خواندهایم تعریف و تمجید از این کتاب و دیگر کتابهای ارنست در زمان خود بوده است.
شنونده در این کتاب صوتی، در عالم خیال پرسه نمیزند بلکه شاید همواره در تکاپو همزادپنداری باشخصیت اصلی داستان باشد تا داستان را بهطور کامل درک کند.
در کتاب صوتی پیرمرد و دریا، پایان، به معنای حقیقی یک تلاش بیثمر است؛ که تمامی ما در طول دوران زندگی با آن مواجه میشویم. او سعی دارد به مخاطب بفهماند همواره پایان خوش ساخته واقعیت نیست، بلکه شاید آن چیزی باشد که ما در آرزوی تحقق آن هستیم.
مخاطب با دنبال کردن این کتاب صوتی متوجه میشود که ما انسانها برای فرار از روزمرگی و شرایط س، نیاز به اهدافی داریم که زندگی ما را رقم میزنند و ما را از یک انسان عادی به یک انسان پویا و حتی پیروز تبدیل میکنند.
کتاب صوتی پیرمرد و دریا نشان میدهد که قهرمان واقعی خود انسان است، هرچند اگر در پایان، نتیجه چیزی که دلخواه انسان است اتفاق نیافتد. اما رفتن به دنبال هدف از انسانی عادی (ماهی گیر پیر) یک قهرمان میسازد.
ارنست همینگوی زاده ایلینوی (اوک پارک) در سال 1899 است. پدر ارنست پزشک و مادرش معلم بود. ارنست در طول دوران زندگی خود گزارشگری رومه، رفتن به جنگ و کار در صلیب سرخ را در کارنامه دارد. او پس از بازگشت از جنگ شروع به کار نویسندگی کرد و توانست برای کتاب پیرمرد و دریا جایزه نوبل ادبی را دریافت کند.
ازجمله تعلقات ارنست همینگوی در طول دوران زندگیاش گربهای بانام عمو ویلی و قایق او پیلار است که همین قایق به او شهرتی جهانی داد و نام ارنست را در تاریخ زنده نگاه داشت چراکه کتاب صوتی پیرمرد و دریا اقتباسی از پیلار و محافظ آن آقای فوئنتس است.
معرفی دیگر آثار ارنست همینگوی:
برای دانلود رایگان کتاب صوتی کلیک کنید
کتاب صوتی مرشد و مارگاریتا» مشهورترین اثر میخائیل بولگاکف نویسنده روس است. بولگاکف نوشتن این رمان را در سال 1928 شروع کرد، اما انتشار آن در سال 1966، بیستوشش سال پس از مرگ نویسنده و توسط بیوه او انجام گرفت. شهرت و محبوبیت این اثر در زبان روسی به حدی است که بعضی از جملات آن مثل دستنوشتهها نمیسوزند» یا تازه دستدوم» به زبان کوچه و بازار مردمان روسیزبان راه یافته است. بولگاکف یکبار در دهه 1930 ناچار شد که دستنوشتههای این رمان را بسوزاند و سالها پس از آن به مدد حافظه خود این داستان را از نو بنویسد.
مرشد و مارگاریتا» نقدی بر جامعه کمونیستی شوروی سابق و نهادهای ادبی آن است. منتقدان این اثر را بهواسطه مبنای فلسفی آن، ادبیاتش و توصیفات تصویری قدرتمندی که ارائه داده است (خصوصا توصیفهایش از اورشلیم صدهها پیش) ستودهاند.
رمان مرشد و مارگاریتا» در کشور شوروی و شهر مسکو در دهه 1930 آغاز میشود. در ابتدای ماجرا شاهد گفت و گویی میان یک منتقد سردبیر ادبی با شاعری جوان هستیم که بر سر اثبات عدم وجود مسیح در تاریخ بحث میکنند. پس از آن نفر سومی به بحث میپیوندد و او کسی جز خود شیطان نیست که به قالب انسان درآمده است. حضور شیطان با دو همراه جهنمی او در میانه شهری که اعتقاد به مذهب، حداقل بهصورت رسمی و دستوری از آن رخت بربسته است، خواننده را از همان آغاز داستان متقاعد میکند که با داستانی غیرمتعارف، ایستاده در میانه رئالیسم (به دلیل توصیفهای دقیق و واقعگرایانه) و فانتزی روبروست. نویسنده حتی پا را از این فراتر میگذارد و موازی با داستان اصلی که در قرن بیستم میگذرد، ماجرای مصلوب شدن مسیح در 2000 سال پیش و نقش پونتیوس پیلاطس فرمانروای رومی را در این ماجرا، با تمام دقایق و ظرایفش بازگو میکند.
اما در این داستان روایت سومی نیز موجود است و آن عشق میان مرشد و مارگاریتا است. این دو دلداده از دو طبقه متفاوتاند و عشق آنها ناممکن به نظر میرسد، بهخصوص آنکه از همان ابتدای داستان درمییابیم مرشد ناپدیدشده است و معشوقش نتوانسته اثری از او پیدا کند؛ اما با دخالت شیطان و دستیارانش در امور مسکو و مسکوییها، سرنوشت خیلی چیزها و کسان، از هنرمندان تئاتر واریته گرفته تا ادیبان و خدمتکاران و مردم کوچه و بازار و بهویژه مرشد و مارگاریتا تغییر میکند.
توصیف شیطان و چهار دستیار او (سه مرد و یک زن) جالبترین بخش کتاب را تشکیل میدهد. در این اثر شیطان بهعنوان موجودی باهوش، هنرمند، خوشمشرب و خوشپوش و گاهی بیرحم توصیفشده است؛ اما جذابیت محوریترین صفت او و دستیارانش است که با بوالهوسی تمام، سرشت پلید و پست افراد مختلف را رو میکنند و گویا آزمون الهی را در مسکوی قرن بیستم به اجرا درآوردهاند.
در فصل اول کتاب صوتی مرشد و مارگاریتا» در وصف شیطان چنین خواهید شنید: بعدها اگرچه حقیقتش را بگوییم خیلی دیر شده بود رومههای گوناگون در اعلامیههایی که منتشر کردند به توصیف این شخص پرداختند. توصیفهایشان واقعا حیرتآور بود. دریکی از این اعلامیهها آمده بود که قد کوتاهی داشته، دندانهایی با روکش طلا و پای راستش هم میلنگیده. در اعلامیهای دیگر تایید شده بود قدبلند بوده، روکش دندانهایش از پلاتین و پای چپش میلنگیده. در سومی بهاختصار نوشته شده بود که شخص موردبحث هیچ ویژگی خاصی نداشته. باید قبول کرد که همه این توصیفها به صورتی که داده شدهاند بی ارزشاند.
اول ازهمه شخصی که تازه پیدایش شده بود، هیچیک از پاهایش لنگ نبوده است، قدش هم نه بلند بوده و نه کوتاه. دندانهایش البته روکش داشتهاند، ولی روکش پلاتین در طرف چپ و روکش طلا در طرف راست فکهایش. کت و شلوار خاکستری بسیار خوشدوختی به تن داشته و کفشهایی دوخت خارج. آنها هم مانند کت و شلوارش خاکستری رنگ بودهاند. کلاه پخشی هم به همان رنگ سرش بوده که به طرز جسورانهای آن را روی گوشهایش کشیده بوده. عصایی از نی خیزران زیر بغل داشته که دسته سیاه آن به شکل سر سگی تراشیده بوده. چهل سال را شیرین داشته، دهانی اندک به هم فشرده. صورت دوتیغه اصلاح شده، سبزهرو، چشم راست سیاه و چشمچپ آدم از خودش میپرسد چرا سبز، ابروهای سیاه پرپشت، اما یکی بالاتر از دیگری. خلاصه یک بیگانه.»
رمان مرشد و مارگاریتا در میانه سالهای 1928 تا 1940 نوشته شده است، یعنی دشوارترین سالهای حاکمیت کمونیسم که در آن تحت سلطه رهبری استالین، روزگار مردم شوروی بهسختی تمام میگذشت. در این دوران مردم از بسیاری حقوق شخصی خود که مهمترین آن حق آزادی بیان بود محروم شده بودند و هرگونه نقد و اظهار نظری اگر به اعدام شخص ختم نمیشد، مسلما مجازات تبعید و مرگ در اردوگاههای کار را به دنبال داشت.
گردش شیطان و دستیارانش در مسکو، بسیاری از جنبههای پوچ و بیمعنای زندگی مسکوییهای تحت سلطه کمونیسم را برملا میکند، جنبههایی که با روح و شعارهای کمونیسم در تضاد کامل است. داستان در میانه تابستان اتفاق میافتد و رکود و بیحالی مردمان را میتوان کنایهای از وضعیت روحی آنها در این دوران تلقی کرد. مسکوی آن روزگار زمانی است که شهروندانش، درحالیکه از حقوق شخصی خود دور شدهاند، در پی آناند تا در قفسی که مرزهای نامرئی برگردشان کشیده است، با قاپیدن سهم دیگران از امکانات مادی (مثل جدالی که برای داشتن آپارتمان در مسکو در جریان است، یا رقابت اعضای جامعه ادبی برای استفاده از امکانات ییلاقی انجمن) و خبرچینی برای مقامات، محرومیتهای خود را جبران کنند. حتی علاقه مسکوییها به خارجیها و هرچه که خارجی است (از اشیا مادی گرفته تا دلار)، تابلوی مضحکی از جامعه نابرابر و فاسدی را تصویر میکند که با وعده ایجاد برابری و بازگرداندن انسانها به وضعیت طبیعی اولیه برقرارشده است.
در چنین شرایطی است که بولگاکف مضمون آزمون را به میان میکشد و آن را در دو جامعه مسکوی قرن بیستم و اورشلیم قرن اول میلادی نشان میدهد. در هر دو جامعه مردم تحت آزمایش قرار میگیرند و مسکوییها با تن دادن به وسوسه شیطان و نمودار کردن روحیه پست و حریص خود رسوا میشوند، همانطور که پونتس پیلاطس رومی در ماجرای مسیح اعلام بیطرفی میکند و لعنت ابدی را برای روح خود میخرد.
میخائیل افاناسویچ بولگاکف (1940-1891) پزشک، نمایشنامه نویس و نویسنده روسی است که از او رمانها و نمایشنامههای متعددی بهجا مانده، اما بیش از همه به واسطه رمان مرشد و مارگاریتا» نام بردار شده است. از دیگر آثار او که به زبان فارسی ترجمه شدهاند میتوان به کتابهای جزیره سرخ، دل سگ، احضار روح، دستنوشتههای یک کرده و نمایشنامه ایوان واسیلیویچ اشاره کرد.
دانلود رایگان کتاب صوتی مرشد و مارگاریتا از اینجا
کتاب صوتی عقاید یک دلقک»، شاهکار نویسنده آلمانی؛ هاینریش بل» است. نویسنده در کتاب مذکور سعی کرده که زشتیها و تلخیهای روزگار را از پشت نقاب یک دلقک شرح دهد. کتاب صوتی عقاید یک دلقک از ژانری عاشقانه برخوردار است، اما نمیتوان از مضامین انتقادی، روانشناسی، اجتماعی، تاریخی، مذهبی، ی و اعتقادی آن چشمپوشی نمود. به جرات میتوان این کتاب را در رده تاثیرگذارترین کتابهای قرن بیستم دستهبندی نمود.
به طور کلی
همان طور که از عنوان کتاب نیز مشخص است، داستان کتاب در مورد زندگی دلقکی عاشق با عقاید و باورهای مخصوص خودش است. مخاطب در طول داستان با چالشهای زیادی روبرو میشود. از جمله مهمترین این چالشها عبارتاند از:
چیزی که موجب جذابیت و محبوبیت بیشتر این کتاب شده است، قلم روان و بیان احساسات قابللمس دلقک است.
کتاب صوتی عقاید یک دلقک از زبان دلقکی به نام هانس شنیر روایت میشود. هانس به دلیل تفاوت مذهب با خانوادهاش آنها را ترک کرده و به عنوان یک دلقک در یک سیرک مشغول به کار میشود. داستان اصلی از جایی شروع میشود که این دلقک بر اثر زمین خوردن در یکی از اجراهای خود از ناحیه زانو آسیب جدی میبیند و از آن زمان به بعد در شغل و حرفه خود دچار شکست میگردد. هانس شنیر؛ شخصیت اصلی داستان روایت میکند که چگونه از یک دلقک معروف و محبوب به یک دلقک ساده و از کار افتاده تبدیل میشود.
سپس دلقک داستان به روایت مسائل و مشکلات زندگی روزمرهاش از دوران کودکی تا زمان ازدواجش با ماری میپردازد. هانس شنیر پساز از کار افتادن در گوشهای انزوا اختیار کرده و تنها با همسرش ماری در ارتباط است. در ادامه داستان میخوانیم که همسر وی به علت مشکلات مذهبی که با هانس دارد به طور ناگهانی او را ترک کرده و هانس را در میان افکاری پوچ و احساس سرخوردگی تنها میگذارد. .
داستان کتاب صوتی عقاید یک دلقک از زمان حال آغاز میشود و در ادامه داستان زمان به گذشته باز میگردد تا دلیل شرایط فعلی شخصیت اصلی داستان را بازگو کند.
برخی از منتقدان و کارشناسان معتقدند که رمان عقاید یک دلقک به دنبال به تصویر کشیدن جامعه آلمان به دنبال اقدامات هیتلر و سالها بعد از جنگ است. از جمله موضوعاتی که به طور مستقیم و غیرمستقیم در کتاب حاضر به آن پرداخته است، میتوان به مسائل شویی، اختلافات میان کاتولیکها و پروتستانها، عقاید ی و مذهبی، تاثیر روحی و روانی جنگ بر افراد و. اشاره نمود.
اما مهمترین و اصلیترین موضوعی که در کتاب صوتی عقاید یک دلقک به آن پرداخته شده است، ریاکاری است. در واقع نویسنده در این کتاب نشان داده که انسانها چگونه روزی در مورد کسی یا چیزی با شور و اشتیاق سخن میگویند و ممکن فردای همان روز در مورد آنکس یا آن چیز به بدترین شکل ممکن بدگویی کنند.
تصور میکنم حتی چشمان شیطان هم به تیزی چشمان همسایگان نیست».
این اشتباه خود ما بود که دربارهی این لحظه با دیگران صحبت کردیم و قصد داشتیم آن را به عنوان لحظهای بهیادماندنی به ثبت برسانیم. میتوانستیم خودمان از این واقعیتی که اتفاق افتاده بود لذت ببریم.
چیزی که شاید آن را بتوان سرنوشت نامید، شغل و وضعیت مرا به خاطرم میآورد: اینکه من یک دلقک هستم. عنوان رسمی این شغل کمدین است؛ موظف به پرداخت مالیات به کلیسا نیستم، بیستوهفتسالهام و نام یکی از برنامههایم ورود و عزیمت» است».
وقتی وارد شهر بن شدم، هوا تاریک شده بود. هنگام ورود، خودم را مجبور کردم تن به اجرای تشریفاتی ندهم که طی پنج سال سفرهای متمادی انجام داده بودم: پایین و بالا رفتن از پلههای سکوی ایستگاه راهآهن، به زمین گذاشتن ساک سفری، بیرون آوردن بلیت قطار از جیب پالتو، برداشتن ساک سفری، تحویل بلیت، خرید رومهی عصر از کیوسک، خارج شدن از ایستگاه و صدازدن یک تاکسی، پنج سال تمام تقریبا هر روز یا از جایی مسافرت کرده بودم و یا اینکه به جایی وارد شده بودم».
مدتهاست که دیگر با کسی دربارهی پول و هنر حرف نمیزنم. هر وقت که این دو با هم برخورد میکنند، یک جای کار لنگ است. هنر را یا گران میخرند یا ارزان. در یک سیرک سیار انگلیسی دلقکی را دیدم که کارش بیست برابر و هنرش ده برابر من ارزش داشت و روزانه کمتر از ده مارک میگرفت: اسمش جیمز الیس بود و نزدیک پنجاه سال داشت و وقتی او را به شام دعوت کردم غذا عبارت بود از املت گوشت خوک، سالاد و شیرینی سیب، حالش بههم خورد. او در عرض ده سال گذشته این مقدار غذا را در یک وعده نخورده بود. از وقتی جیمز را دیدهام دیگر دربارهی پول و هنر با کسی حرف نمیزنم».
هاینریش بل؛ نویسنده موفق آلمانی در 21 دسامبر سال 1917 در شهر کلن چشم به جهان گشود. اغلب آثار او در خصوص جنگ جهانی دوم و دستاوردها و آثار آن نوشته شده است.
وی در بیستویکسالگی راهی میدانهای جنگ شد و تا سال 1945 را در میدان جنگ به سر برد. هاینریش بل در سال 1947 اولین سری داستانهای خود را به چاپ رساند، در سال 1949 به دنبال انتشار کتاب قطار به موقع رسید به شهرت دست یافت و در سال 1951 به دلیل انتشار کتاب گوسفند سیاه موفق به کسب اولین جایزه ادبی خود شد.
از جمله آثار این نویسنده موفق میتوان به قطار به موقع رسید، یادداشتهای روزانه ایرلند، جدایی از گروه، خانهای بیسرپرست، سیمای زنی در میان جمع، فرشته سکوت کرد، و حتی یک کلمه هم نگفت، گوسفندان سیاه، نان سالهای جوانی، پایان ماموریت، آبروی ازدسترفته کاترینا بلوم، آدم کجا بودی؟، شبکه امنیتی، ن در چشمانداز رودخانه، بیلیارد در ساعت نه و نیم، راهب، میراث و. اشاره نمود.
در نهایت هاینریش بل در تاریخ 16 ژوئیه سال 1985 درگذشت و در نزدیکی زادگاهش به خاک سپرده شد.
دانلود کتاب صوتی رایگان عقاید یک دلقک از اینجا
کتاب صوتی کوری» توسط نویسنده پرتغالی، ژوزه ساراماگو» نوشته شده است. ژوزه ساراماگو پس از نوشتن این کتاب به شهرت جهانی دست یافت و در سال 1998 موفق به کسب جایزه نوبل برای نگارش کتاب کوری شد. همچنین قابل ذکر است که در سال 2008 یک فیلم براساس این کتاب ساخته شده است.
کتاب صوتی کوری دربرگیرنده داستانهای اخلاقی است، به طوریکه هدف نویسنده از نگارش این کتاب انتقال پیامهای اخلاقی به مخاطبان خود است. بدون شک بعد از خواندن و شنیدن کتاب صوتی کوری دقیقتر و با جزئیات بیشتری به زیباییهای دنیای پیرامون خود خواهید نگریست.
کتاب صوتی کوری روایتگر یک داستان بسیار تلخ و عذابآور است، به قدری دقیق نوشته شده و از متنی قوی برخوردار است که در هر قسمت از کتاب، مخاطب حس میکند که خود نیز بیناییاش را از دست داده است.
در ابتدا لازم است اشاره کنیم که در کتاب صوتی کوری، شخصیتهای اصلی داستان عبارتاند از:
دختر عینکی، پیرمردی که چشمبند داشت، همسر چشمپزشک، مردی که اول کور شد، چشمپزشک و پسر لوچ
داستان کتاب صوتی کوری از یک چهارراه آغاز میشود. در این چهارراه اولین نفر به یک نوع عجیب از بیماری کوری مبتلا میشود که برخلاف افراد نابینای دیگر که همهچیز را سیاه میبینند، این فرد همهچیز را سفید میبیند، گویی در یک دریای شیر غرق شده باشد. اولین نفری که به این بیماری مبتلا میشود مردی است که پشت چراغراهنما در چهارراه در ماشین خود نشسته اما با سبز شدن چراغراهنما حرکت نمیکند.
در ادامه داستان میشنویم که به تدریج تمام افرادی که با این مرد به نوعی در ارتباط هستند نیز به این بیماری عجیبوغریب مبتلا شده و یکی پس از دیگری کور میشود؛ بنابراین دولت که از این اتفاق هراسان است تصمیم میگیرد که برای جلوگیری از همهگیر شدن این بیماری، افراد مبتلا به کوری را در یک قرنطینه از بقیه مردم جدا نگه دارند. به همین دلیل افراد کور به ناچار در این قرنطینه و بهدوراز زندگی عادی خود به سر میبرند. .
همان طور که از عنوان کتاب نیز مشخص است، داستان این کتاب در مورد کور شدن و البته کور ماندن است. موضوع این کتاب در مورد رعایت نکردن و نادیده گرفتن حقوق دیگران است.
همانند دیگر آثار ژوزه ساراماگو در این اثر نیز به خوبی احترام قائل شدن برای شخصیت زن به چشم میخورد، زنی که منشأ محبت و برخوردار از خصایص خوب انسانی است. در کتاب کوری، احترام گذاشتن به شخصیت زن را میتوان در شخصیت همسر چشمپزشک جستوجو نمود، زیرا این شخصیت تا آخر داستان بینایی خود را از دست نمیدهد.
در کتاب صوتی کوری، شخصیتهای داستان اسم خاصی ندارند و نویسنده برای هر یک از آنها یک صفت برگزیده است، به طوریکه این صفتها در حکم اسم این افراد است. صفتهای انتخابی برای هر یک از افراد متناسب با نقش آنها در جامعه انتخاب شده است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که واژه کوری سفید در کتاب به شکل نمادین استفاده شده است. در واقع این واژه نماد این است انسانها از عقل برخوردار هستند، اما از عقلانیت محروماند.
چیزی که به خوبی در کتاب صوتی کوری به تصویر کشیده شده است، سرگشتگی انسان مدرن است، انسانی که علیرغم اینکه در وضعیتی فاجعهبار به سر میبرد، اما قدرت اعتراض ندارد و به این زندگی تأسفبار تن میدهد. در بخشی از کتاب برای توصیف حالت سرگشتگی و عاجز بودن انسان اینگونه آمده است:
"این کوری واقعی نیست و تمثیلی است و کور شدن عقل انسانهاست. ما عقل داریم و عاقلانه رفتار نمیکنیم."
کوری استعارهای است که نویسنده از بیتوجهی انسان و نادیده گرفتن محیط اطرافشان گرفته است، در واقع این بیتوجهی ناشی از نداشتن اطلاعات و دانش کافی نیست، بلکه بر اثر ازدیاد اطلاعات و در واقع سردرگمی انسانها به وجود میآید.
ژوزه ساراماگو؛ نویسنده محبوب و سرشناس پرتغالی در تاریخ 16 نوامبر سال 1922 در دهکدهای کوچک در لیسبون متولد شده است. او در سال 1998 جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد. او در دوران نوجوانی به دلیل تنگدستی و برای تامین مخارج زندگی به ناچار تحصیلات خود را دوره دبیرستان نیمهکاره رها کرد و در شغلهای مختلفی نظیر کارگری، مکانیکی و. فعالیت نمود.
شاید ویژگی اصلی نگارش ژوزه ساراماگو استفاده از جملات بلند در متون کتابهایش است. همچنین شایانذکر است که وی از میان تمام علائم نگارشی تنها از نقطه و ویرگول در متون خود استفاده میکند. از دیگر ویژگیهای سبک نگارش وی میتوان به پشتهم نوشتن دیالوگهای شخصیتهای مختلف داستان اشاره نمود، به طوریکه مشخص نمیکند که دیالوگ نوشته شده را چه کسی گفته است.
در نهایت در سال 1974 اولین کتاب خود را تحت عنوان کشور گناه به چاپ رساند و در سال 1982 با انتشار کتابی تحت عنوان بالتازار و بلموندا به شهرت جهانی رسید.
از جمله دیگر آثار این نویسنده سرشناس عبارتاند از:
بلم سنگی، همزاد، غار، سالمرگ ریکاردو ریس، بینایی، وقفه در مرگ، همه نامها، دخمه، دفتر یادداشت، مبانی نقاشی و خطاطی، سفر فیل، تاریخ محاصره لیسبون و. اشاره نمود.
دانلود رایگان کتاب صوتی کوری از اینجا
کتاب صوتی شازده کوچولو» اثر معروف و جهانی آنتوان دوسنت اگزوپری» نویسنده فرانسوی میباشد. این کتاب که تاکنون به بیش از ۳۰۰ زبان ترجمهشده و جزو برترین کتابها محسوب میشود درباره پسرکی است که از سیارهای دیگر به زمین آمده است.
آنتوان دوسنت اگزوپری ۱ خلبان بود و در سال ۱۹۳۵ هواپیمای او دچار مشکل فنی شد و در صحرای آفریقا فرود آمد. این ماجرا جرقهای را در ذهن آنتوان روشن کرد برای نوشتن کتاب شازده کوچولو.
در این کتاب خلبانی در یک بیابان فرود آمده است و هواپیمایش دچار مشکل شده او در آنجا پسرکی عجیب و کوچک که همان شازده کوچولو است را ملاقات میکند که میگوید از سیارهای به نام ب ۶۱۲ به زمین آمده است.
شازده کوچولو کنجکاو با کلی سوالهای جورواجور و کلی حرف از سیارهاش و سیارکهای دیگر برای خلبان میگوید او یک گل سرخ دارد که فکر میکرد تنها گل دنیاست و شازده کوچولو بسیار مواظب آن بود و دوستش میداشت اما گل مغرور قدر محبتهای او را نمیدانست، بنابراین شازده تصمیم میگیرد به سیارههای دیگر سفر کند
شازده کوچولو در مسیر آمدنش به زمین به شش سیارک میرود، در هرکدام از آن سیارکها فردی با یک خصوصیت اخلاقی بهخصوص زندگی میکند و هرکدام به کاری مشغول هستند
شازده کوچولو بعد از آمدن روی زمین با یک مار روبهرو میشود که میگوید حلال تمام مشکلات است و بعدازآن با گلها و سپس با روباهی آشنا میشود که چیزهای زیادی را درباره زمین و انسانها به او یاد میدهد. پسرک تصمیم دارد به سیارهاش برگردد.
این کتاب آموزنده و فلسفی در سبک سورئال نوشته شده است و نثری بسیار روان دارد. شازده کوچولو در این کتاب فردی است که در جستوجوی حقیقت میباشد و هفتسیارهای که به آنها سفر میکند و از هرکدام نکات آموزندهای را فرامیگیرد میتوان هفت مرحله رسیدن به حقیقت دانست که در کتب عرفانی بسیار دیده میشوند.
سیارهای شازده کوچولو که ب ۶۱۲ نام داشت در زمان نگارش این کتاب سیارهای خیالی محسوب میشد اما بعدها سیارهای را بهافتخار او به این اسم نامگذاری کردند.
آنتوان دوسنت اگزوپری نویسنده و خلبان فرانسوی در سال ۱۹۰۰ به دنیا آمد. او در یک خانواده اشرافی رشد یافت اما هیچگاه مانند یک اشرافزاده رفتار نکرد او عاشق انسانها و طبیعت بود. ساز میزد و شعر و داستان مینوشت.
او به نیروی هوایی ارتش فرانسه پیوست و پروازهای بسیاری را تجربه کرد و بافرهنگهای متنوعی آشنا شد. در داستانهای او عرفان، صداقت، وفاداری، عشق و طبیعت و دل نبستن به مادیات جایگاه ویژهای دارند.
از آثار او میتوان خلبان جنگ، پرواز شبانه، نامه به یک گروگان، شازده کوچولو، نوشتههای جنگ، قلعه، نامههای جوانی و مانون رقاص را نام برد.
آنتوان در جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۴ درحالیکه با یک هواپیمای غیرمسلح بر روی آبهای فرانسه در حال پرواز بود هواپیمایش در آب سقوط کرد و تا سالها هیچ نشانی از او پیدا نشد. بنابراین همه گمان میکردند که هواپیمای او مورد هدف تیراندازی آلمانهای نازی قرارگرفته است. اما سالها بعد با پیدا شدن لاشه هواپیمای او مشخص شد که تیراندازی در کار نبوده و علت سقوط نقص فنی گزارش شد.
دانلود رایگان کتاب صوتی شازده کوچولو از اینجا
درباره این سایت