کتاب هنر جنگ»، نوشتهی سون تزو»، فیلسوف، نویسنده، ژنرال و استراتژیست نظامی چین باستان است. نخستین زمان انتشار این کتاب به قرن ششم پیش از میلاد در چین بازمیگردد. کتاب هنر جنگ در سال 1722 میلادی به زبان فرانسه ترجمه و در اروپا نیز شناخته شد. کتابی باستانی است، در قرن اخیر نیز از استراتژیهای آن استفاده شده است.
موضوع این کتاب انواع استراتژیهای جنگی و بخشهای مختلف نبرد است. با وجود اینکه هنر جنگ
کتاب هنر جنگ تقریبا 1500 سال به عنوان مرجع اصلی در فنون نبرد به کار گرفته شده و در تدابیر جنگی آسیای شرقی بسیار موثر بوده است. علاوه بر آن، این کتاب تاثیر بهسزایی بر روی طرز تفکر نظامی، تاکتیکهای اقتصادی و استراتژیهای قانونی جوامع شرقی و غربی داشته است.
این کتاب برای دومین بار در سال 1782 میلادی به زبان فرانسه منتشر شده و سپس برای اولین بار در سال 1910 میلادی به طور کامل به زبان انگلیسی بازگردانی شد. تعداد زیادی از ارتشیها و رهبران ی مانند کمونیست انقلابی چینی، مائو تسهتونگ و ژنرال نورمن شووارتزکف آمریکایی، از این کتاب الگو گرفتهاند.
کتاب هنر جنگ در زمینههای غیرنظامی نیز مفید است؛ کتابهای زیادی در زمینهی کسب و کار نیز از آن استخراج شده است. بیشتر کتاب هنر جنگ دربارهی این است که چگونه در جنگ برنده شویم؛ درحالیکه درواقع پیکار ننمودهایم. بسیاری از کمپانیهای ژاپنی مطالعهی این کتاب را برای مدیران خود اامی دانسته و جمع کثیری از کارآفرینان و مدیران شرکتها برای ایده و راهنمایی گرفتن به آن رجوع میکنند.
استراتژیهای کتاب هنر جنگ در کتابهای حقوقی نیز به کار گرفته شده و بر اساس آنها مقالات حقوقی نوشته شده است.
این کتاب در زمینهی ورزش نیز بهکار برده شده است؛ بیل بلیچیک، مربی لیگ فوتبال بینالمللی، و دو عضو اتحادیهی فوتبال در برزیل، لوییز اسکولاری و کارلوس پرییرا، کتاب هنر جنگ را مطالعه کرده و از دیدگاههای آن در آمادگی برای مسابقات بهره گرفتهاند. اسکولاری که این کتاب را در اردوی ورزشی در سال 2002 مطالعه کرده بود، موفق به کسب جام جهانی شد.
در قسمتهایی از کتاب صوتی هنر جنگ میشنویم:
من کاری میکنم که دشمن نقاط قوت من را نقاط ضعف تلقی کند، و نقاط ضعف مرا نقاط قوت بگیرد و در عین حال، نقاط قوت وی را به نقطهی ضعف بدل میکنم و به کشف نقاط ضعف وی میپردازم. رد پای خود را بدانگونه پنهان میکنم که قابل کشف نباشد؛ و سکوت پیشه میکنم تا هیچکس نتواند صدایم را بشنود. آدمیزادهی عصبیمزاج ممکن است از جا در رود و شدیدا خشمگین گردد و کارش به مرگ بیانجامد. کسی که به آسانی از جا درمیرود، زودخشم و لجوج است و سریعا دست به عمل میزند و به مشکلات توجه نمیکند. وانگهسی گفت: آنچه در یک فرمانده اساسی است، استمرار است».
میئییائوشن گفت: کسی که به دفاع از شهرت خود دلبسته است به هیچ چیز دیگری توجه نمیکند.»
فرمانده اگر دلرحم باشد، میتوان او را آزار داد. تومو گفت: کسی که احساسات انساندوستی و رحم دارد و فقط از فقدان آدمیزاده میهراسد، نمیتواند از یک امتیاز موقت به خاطر نفع دراز مدت صرفنظر کند و قادر نیست آن امتیاز موقت را برای بهدست آوردن این یک، کنار بگذارد.
هنگامی که فرمانده از لحاظ روحیه ضعیف باشد و دستورات و رهنمودهایش روشن نباشند و برای هدایت افسران و افراد، قواعد دقیقی موجود نباشد و نظام صورتبندیها فاقد هماهنگی و ثبات باشند، لشکر سرگردان میشود.»
کتاب هنر جنگ در 13 فصل نوشته شده است که هر کدام از آنها به یک جنبهی جداگانهی رزم و چگونگی اعمال استراتژی و تاکتیکهای نظامی اختصاص دارد. توصیهها و راهبردهایی که در این کتاب عنوان شده، قدیمی نمیشوند و میتوان آنها را به زندگی عصر حاضر، در تمام عرصههایی که در آنها رقابت و به نوعی جنگ» وجود دارد، مانند بازار کار، تعمیم داد.
با وجود اینکه این کتاب در دورهی قبل از میلاد مسیح نگاشته شده، نویسنده در آن جنگ را اهریمنی توصیف میکند که باید از آن دوری جست. باید دشمن را با کمترین تخریب و تلفات ممکن فتح کرد، و اصلا در بعضی شرایط وارد جنگ نشد.
سون وو (ملقب به سون تزو، تزو: استاد)، متولد سال 544 قبل از میلاد مسیح است. قدیمیترین منابع در دسترس، بر سر مکان تولد او اختلاف دارند: برخی عقیده دارند او در ایالت کی(Qi)» و برخی دیگر معتقدند در ایالت وو(Wu)» از چین باستان متولد شده است؛ اما همگی در این باره که او یک ژنرال و استراتژیست بوده و در اواخر قرن 6 پیش از میلاد مسیح به شاه هلوو خدمت میکرده، توافق دارند.
پیروزیهای سون تزو او را به این فکر انداخت که کتاب هنر جنگ را بنویسد. این کتاب به عنوان مهمترین اثر استراتژی نظامی در چین باستان شناخته شد.
یکی از معروفترین داستانها دربارهی سون تزو دربارهی خلق و خوی او است. این داستان به شرح زیر است:
قبل از اینکه سون تزو توسط ارتش شاه هلوو به عنوان فرمانده به خدمت گرفته شود، این پادشاه برای ارزیابی مهارتهای او، به وی دستور داد تا حرمسرایی از 180 خواجه را به سربازخانهای با 180 سرباز تبدیل کند. سون تزو افراد درون حرمسرا را به دو دسته تقسیم کرد و دو نفر از خواجهها را که بیشتر مورد علاقهی پادشاه بودند، به سمت فرماندهی این دو دسته گماشت.
وقتی او به خواجهها دستور راستگرد داد، آنها خندیدند. او به آنان تذکر داد و دوباره دستور را تکرار کرد؛ و خواجهها دوباره خندیدند.
سون تزو سپس دستور داد که آن دو خواجهی محبوب شاه را اعدام کنند. شاه اعتراض کرد. سون تزو توضیح داد که اگر سربازهای یک فرمانده دستور را بفهمند ولی اطاعت نکنند، تقصیر از فرمانده است. سون تزو گفت که وقتی او برای تبدیل خواجهها به سرباز منصوب شده، علیرغم اعتراض شاه باید وظیفهاش را انجام دهد. پس از اعدام آن دو خواجه، دو نفر دیگر به جای آنها انتخاب شده و سپس، هر دو گروه، آگاه از نتیجهی سرپیچی، دستورات را بدون کم و کاست اجرا کردند».
سون تزو، فرمانده و ژنرال برجستهی چینی، در سال 496 پیش از میلاد مسیح درگذشت.
برای دانلود رایگان کتاب صوتی هنر رزم کلیک کنید
درباره این سایت